از نام مجعول «خلیج عربی» تا حمله به «مراکز فرهنگی» ایران؛ ترامپ به کجا چنین شتابان؟
امریکا تاکنون ۴۵ رییس جمهور به خود دیده، اما، هیچ کدام همچون دونالد ترامپ بیپروا نُرمها و قواعد بینالمللی را نادیده نگرفته است. ترامپ نخستین رییس جمهور امریکا نیست که به دنبال اعمال هژمونی جهانی امریکایی در شکل یکجانبهگرایی است و احتمالا آخرین آنها نیز نخواهد بود. اما، اتفاقا همانها نیز با ظرافتی خاص از قواعد و نرمهای بینالمللی به نفع هژمونی امریکایی استفاده میکردند، نه اینکه آن را نقض کنند.
برای مثال، در تازهترین اظهارات، دونالد ترامپ تهدید کرده که ۵۲ هدف از جمله اهداف فرهنگی را برای حمله به ایران مد نظر قرار داده است. او تصریح کرده که «برخی از این اهداف برای ایران و فرهنگ ایرانی بسیار مهم است». این تعبیر چنان بهتانگیز بود که مایک پمپئو، وزیرخارجه امریکا، را واداشت از اساس منکر چنین اظهار نظری از سوی ترامپ شود که در حساب کاربری خود در توئیر نوشته بود. در فاصله یک روز ، اما، بار دیگر ترامپ بر باور خود مبنی بر اینکه حق دارد مراکز فرهنگی ایران را هدف قرار دهد، تصریح کرد و گفت: «چطور آنها مجاز به کشتن مردم ما هستند؟ مجاز هستند که مردم ما را شکنجه کرده و مورد آزار و اذیت قرار دهند؟ مجاز به استفاده از بمبهای کنار جادهای و منفجر کردن مردم ما هستند؟ اما، ما اجازه نداریم مراکز فرهنگی آنها را لمس کنیم؟ نه اینطور نمیشود!»
این اظهارات آن هم از رییس جمهور کشوری که میزبان سازمان ملل است چنان مغایر با قواعد بینالمللی بود که دیدهبان حقوق بشر اظهارات ترامپ را در صورت اجرا، «جنایت جنگی» خواند.
اما، از سوی دیگر بهرغم صراحتگویی ترامپ که دیگر جایی برای اما و اگر باقی نگذاشته بود، برخی از ترامپیستها در صدد برآمدند تا با تلطیف سخنان او و از ظن خود بگویند منظور ترامپ آثار باستانی همچون پاسارگاد نیست بلکه چیزی در حد مراکز آموزشهای ایدیولوژیک جمهوری اسلامی یا حوزههای علمیهاند. تو گویی که اگر جایی نام مراکز ایدئولوژیک یا حوزه علمیه را داشت، میتواند یک هدف نظامی تلقی گردد!
اما، این اظهارات خارج از عرف درباره احتمال حمله به مراکز فرهنگی تنها نکته موضعگیری مذموم ترامپ علیه ایران نیست. او همچنین گفته که در صورت اقدام ایران به تلافیجویی بابت خون سلیمانی، پاسخ امریکا احتمالا نامتناسب (Disproportionate) خواهد بود. از قضا، نباید از یاد برد که هرگونه حمله به مراکز فرهنگی خود مصداقی برای اقدام «نامتناسب» تلقی میشود؛ همچنان که به کارگیری عبارت «نامتناسب»، شاید اشاره به سلاحهای نامتعارف (Non-Conventional Weapons) شامل تسلیحات سمی، شیمیایی، میکروبی و رادیوآکتیو باشد. از نظر حقوقی، سلاحهایی نامتعارف محسوب میشوند که یکی از چهار ویژگی زیر را داشته باشد:
– تلفات یا تخریب بسیار بالا داشته باشد.
– خسارت به جا مانده خارج از کنترل باشد.
– قابل پاکسازی نباشد یا پاکسازی آن مشکل باشد.
– آثار مخرب بر محیط زیست داشته باشد.
با این توضیح، اگرمنظور ترامپ از «پاسخ نامتناسب» استفاده از سلاحهای نامتعارف باشد او عینا مانند تهدید به تخریب آثار فرهنگی، خواسته این معنا را افاده کند که مطلقا محدودیتی برای خود در استفاده از هر سلاح ویرانگر علیه ایران نمیبیند. با این توصیف، جای این استفسار از او باقی است که ترامپ چه معنایی را برای «پاسخ نامتناسب» اراده کرده است؟ آیا منظور او استفاده از سلاحهای کشتارجمعی نامتعارف است؟
واقعیت این است که این پرسش مهم در هیاهوی اعتراض ایرانیان به اظهارات ترامپ مبنی بر حمله به مراکز فرهنکی عملا گم شده است.
از سوی دیگر، چنان تهدیدی مبنی بر «پاسخ نامتناسب» به ایران یا حمله به «مراکز فرهنگی» ایران در حالی از سوی ترامپ مطرح میشود که او پیشتردر اکتبر ۲۰۱۷ یعنی پیش از خروج از برجام از نام مجعول «خلیج عربی» برای اشاره به خلیج فارس استفاده کرده بود. استفاده از این نام مجعول همان هنگام واکنش های زیادی در میان ایرانیان برانگیخت. اما، هرگز از سوی کاخ سفید تصحیح نشد.
به شرحی که گفته شد اینک ترامپ دستکم سه مرز قرمز را که برای هر ایرانی مهم میباشد، درنوردیده است: به کار بستن نام مجمعول «خلیج عربی»، تهدید مصرح به حمله به «آثار فرهنگی» ایران و تهدید به «پاسخ نامتناسب».
از سوی دیگر نباید از یاد برد که اقدام او به حذف فیزیکی قاسم سلیمانی عملا توجه همگان را از جنایات بیسابقه آبان ۹۸ منصرف کرده است. از قاسم سلیمانی در اندازه یک سردار ملی درمقیاسی بزرگ از سوی عموم مردم و حتی از مهدی کروبی در حصر گرفته تا محمود دولت آبادی و اردشیر زاهدی تجلیل شده است. این در حالی است که از رهبران جهان به استثنای بنیامین نتانیاهو، مطلقا هیچ یک زبان به تحسین و تمجید از ترامپ درباره ترور قاسم سلیمانی نگشود هرچند به شدت معترض به نقش سلیمانی در منطقه بودند. اینکه از این همه دوستان و متحدان امریکا از کشورهای عربی گرفته تا اتحادیه اروپا و دیگران حتی یک کشور به تحسین و تقدیر از ترامپ برنیامده خود گواه اقدام نادرست و خطرناک اوست.
اما، از نظر نقطه نظر ملی، در شرایطی که ترامپ کیان ایران ( و نه صرفا نظام جمهوری اسلامی) را با تهدید به تخریب «آثار فرهنگی» ایران و به کار بستن «پاسخ نامتناسب» تهدید به نابودی میکند و در عوض سخاوتمندانه خلیج فارس را با نام مجعول دیگری به کار میبندند، آیا جایی برای توجه افکار عمومی و رسانهها به تعداد جانباختگان و بازداشتیهای ۹۸ باقی میماند؟ به راستی آیا کسی جز ترامپ توانسته ضربه مهلک به روند تحولخواهی ایرانیان بزند؟ به کجا چنین شتابان او ره میپیماید؟
تاریخ انتشار: ۸ ژانویه ۲۰۲۰ / اینترنشنال (این یادداشت پیش از حمله موشکی ایران به محل استقرار امریکاییها در عراق که در بامداد این روز رخ داد، نوشته شده بود*