چرا از ایران هیچ فردی در داووس شرکت نمی کند؟
نکته مغفول مانده آن است که اگر به هر دلیلی (مثلا شدت اشتغال) اگر امکان حضور وزیر خارجه میسر نیست، چرا فرد دیگری (مثلا یکی از دستیاران او یا سفیر ایران در سوئیس) به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در چنین اجلاس مهمی شرکت نمیکند؟
بنا به اعلام سخنگوی وزارت خارجه ایران، محمد جواد ظریف، وزیر خارجه، امسال در مجمع جهانی اقتصاد در داووس شرکت نمیکند. او دلیل روشنی برای این تصمیم وزیرخارجه اعلام نکرده جز اینکه طی توئیتی با اشاره به «تغییر برنامه توافق شده با مجمع جهانی اقتصاد» نوشت که «فرصتی برای گفتگو از دست رفت».
همین اطلاعرسانی ناقص موجب شد رسانههای بسیاری به دنبال این پرسش باشند که دلیل انصراف ظریف از حضور در داووس چیست. حال آنکه نکته مغفول مانده آن است که اگر به هر دلیلی (مثلا شدت اشتغال) اگر امکان حضور وزیر خارجه میسر نیست، چرا فرد دیگری (مثلا یکی از دستیاران او یا سفیر ایران در سوئیس) به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در چنین اجلاس مهمی شرکت نمیکند؟
در اهمیت این اجلاس همین بس که قرار است تعداد ۳۰۰۰ نفر از نهادها و شخصیتهای مهم مدنی، سازمانهای بینالمللی، و شرکتهای بزرگ از ۱۰۰ کشور در اجلاس امسال حضور یابند. با این احتساب غیب نمایندهای از جمهوری اسلامی ایران ( و نه صرفا شخص وزیر خارجه) تأملبرانگیز است.
این نکته آنگاه پرسش برانگیز است که در یاد آوریم تقریبا همه ساله ایران در سطوح عالی در این رویداد مهم شرکت جسته و نقطه نظرات خود را ارائه کرده بود به گونهای که محمد خاتمی یکبار در جایگاه رییس جمهور در ۲۰۰۴، یکبار به عنوان میهمان (نه در پست ریاست جمهوری) در ۲۰۰۷ و حسن روحانی در ۲۰۱۴ در جایگاه رییس جمهور در این گردهمایی جهانی شرکت جسته بودند. در دیگر سالها وزیر خارجه در این اجلاس حضور مییافت.
با توجه به تحولاتی که به سرعت برق و باد از روزهای آغازین ۲۰۲۰ رخ داد و طی آن امریکا مبادرت به حذف فیزیکی عالی ترین مقام نظامی ایران (قاسم سلیمانی) نمود و متعاقب آن ایران در یک رویارویی آشکار نظامی، پایگاه نظامیان امریکا را در عراق هدف موشک های خود قرار داد، پرسش بالا مبنی بر علت انصراف ایران از حضور در داووس برجستهتر مینماید.
این در حالی است که از سوی دیگر برجام به عنوان دستآورد دیپلماسی مشترک ایران و قدرتهای بزرگ جهان در خطر مرگ قرار گرفته است. پس چرا ایران تصمیم گرفته تا از فرصت داووس بهره نبرد؟ بی تردید یکی از مهمترین رویدادها که ایران بتواند خطر نقض برجام را توسط دونالد ترامپ به سمع و نظر جهانیان برساند، همین اجلاس داووس است. با این همه چرا نه ظریف و نه هیچ نمایندهای از ایران در این رویداد شرکت نخواهد جست؟
سه گمانه برای عدم حضور
به شرحی که گفته شد با غیبت ایران اینک پرسش بزرگی در برابر مسئولان جمهوری اسلامی قرار گرفته بهویژه اگر شرایط حساس کنونی منطقه را نیز مد نظر قرار دهیم خود دلیلی برای حضور فعال ایران میتوانست باشد و نه انصراف از داووس. به عبارت روشن، منطقه مجاور ایران اینک در تلاطمهای غیرمترقبه بسر میبرد. در توصیف این وضعیت، همین بس که در عراق و لبنان اینک به دلیل آشوب های خیابانی، نخست وزیران آنها (عادل عبدالمهدی و سعد حریری) از مقام خود استعفا داده و دو کشور عملا در نوعی سردرگمی برای انتخاب نخست وزیران جدید قرار دارند. با این توصیف دلیل غیبت ایران در داووس چیست؟
آنچه که تا اینجا میتوان گمان داشت یکی از سه دلیل زیر یا هر سه دلیل زیر است.
یکم: حضور دونالد ترامپ
دوم: حضور مسیح علینژاد
سوم: سرکوب کور در آبان و دی سال جاری
با توجه به اعلام حضور رییس جمهور امریکا در داووس که بیتردید در راستای سیاست «فشار حداکثری» به تشدید فشار بر جمهوری اسلامی ایران خواهد پرداخت، شاید مقامات ایران صلاح را در این دیدهاند که با پرهیز از رویارویی کلامی اولا سطح تنش را افزایش ندهند و ثانیا در جایی که مذاکره با امریکا از سوی رهبر جمهوری اسلامی منع شده، از هرگونه شائبه برای گفتگو یا میانجیگری میان ایران و امریکا در چنین فضای اجتناب کنند. روشن است که در صورت حضور هر مقام خُرد و درشتی از ایران، یکی از پرسشهای از او آن خواهد بود که چرا پیشنهاد «مذاکره بدون شرط» ترامپ را اجابت نمیکند؟
اگر قرار باشد مقام مسئول ایران غیرپایبند بودن ترامپ به تعهد اخلاقی و حقوقی را بزرگنمایی کند یا ماجرا ترور سلیمانی را برجسته کند، این موضوع خود میتواند آتشی بر شرایط ملتهب مناسبات ایران و امریکا باشد و ناگزیر عدم مشارکت گزینه بهتر است.
افزون بر این گمانه، حضور مسیح علینژاد کنشگر حوزه بانوان و حقوق بشر که نقش موثری در این دو عرصه در ایران داشته محتملا میتواند دلیل دیگری برای امتناع مقامات جمهوری اسلامی باشد. برخلاف دفعات گذشته که او در جایگاه یک خبرنگار در نیویورک مسئولان جمهوری اسلامی را به چالش میکشید، قرار است اینبار او یکی از سخنرانان اصلی در پنلی باشد که به موضوع حقوق بشر در ایران اختصاص یافته است. او اعلام داشته که موضوع قربانیان آبان و دی سالجاری را در سخنرانی خود مطرح خواهد ساخت. روشن است در شرایطی که پس از سه ماه هنوز آمار قربانیان آبان از سوی مقامات جمهوری اسلامی اعلام نشده، دست هر یک از مقامات جمهوری اسلامی که قرار باشد پاسخگو به حجم وسیعی از پرسشهایی از این قبیل باشد، تهی است.
از سوی دیگر، ارزیابی نادرستی نیست که اساسا موضوع دعوت از یک کنشگر ایرانی به این رویداد و اختصاص دادن پنل خاصی به موضوع حقوق بشر در این اجلاس جهانی از اساس مورد اعتراض جمهوری اسلامی است و انصراف جمهوری اسلامی میتواند ریشه در این دو نکته نیز داشته باشد.
تاریخ انتشار: ۲۱ ژانویه ۲۰۲۰ / اینترنشنال