دشمنزدایی از طالبان برای دشمنی با امریکا
مبنای همکاری طالبان و جمهوری اسلامی یک چیز است: مبارزه با امریکا. این یعنی جمهوری اسلامی روزی در کنار دشمن خود (امریکا) قرار گرفت تا مشترکا علیه طالبان بجنگند و روز دیگر در کنار طالبان ایستاده تا علیه امریکا ستیز کند.
دشمنزدایی از طالبان برای دشمنی با امریکا
روز ۲۰ شهریور ۱۳۷۷ مردم ایران با غمی جانکاه صبح خود را آغاز کردند. رادیو ایران پیامی از رهبر جمهوری اسلامی پخش کرد که طی آن، او «سه روز عزای عمومی» را در کشور اعلام داشت. تلویزیون کشور نیز با نواختن مارش عزا گزارشهای تصویری از حمل ۹ تابوت را پخش میکرد. این تابوتها متعلق به ۸ دیپلمات و یک خبرنگار ایرانی (محمود صارمی) بود که حدود یک ماه پیشتر در مزار شریف به دست طالبان کشته شده بودند. از آن پس، روز ۱۷ مرداد یعنی روز کشته شدن آن خبرنگار برای تجلیل از این شغل پرخطر «روز خبرنگار» در ایران نام گرفت.
علی خامنهای در اعلامیه خود، خطر طالبان را «بسی بزرگ و نزدیک» اعلام کرد و افزود که «جز با وادار کردن طالبان…به جبران خطاهای گذشته» نمیتوان از خطای آنان صرفنظر کرد.
بعدها که دولت طالبان به دست امریکا ساقط شد، خبرهای موثقی بیرون آمد که جمهوری اسلامی امریکا را در حمله به طالبان کمک کرده بود. به این ترتیب، امریکا در مقام دشمن طالبان، دوست موقت ایران شد تا هر دو، دست در دست هم، طالبان را ساقط کنند.
اما، شگفت اینکه حدود ۲۰ سال بعد، نشریه وال استریت جورنال مدعی شد تهران پرداخت حقوق سربازان طالبان و تسلیح آنان را برعهده گرفته است. این خبر در آغاز چندان باورپذیر نبود تا اینکه گواه درستی آن در سخن حسن فیروزآبادی، رئیس وقت ستاد کل نیروهای مسلح ایران، پدیدار شد. او گفت «جنبش طالبان دیگر به مانند یک جریان تروریستی عمل نمیکند.» این در حالی است که بمبگذاری و عملیات انتحاری این گروه هنوز در جای جای افغانستان ادامه دارد.
اما، ۲۲ سال بعد، پرده چنان برافتاد که سفارت ایران در قطر میزبان تنی چند از رهبران طالبان شد. انتشار این عکس واکنشهای منفی زیادی برانگیخت، اما، در این میان احمد نادری، نماینده تهران در مجلس شورای، با انتشار توییتی طالبان را «یکی ازجنبش های اصیل منطقه» توصیف کرد و از میزبانی سفارت ایران در دوحه از سران طالبان حمایت کرد. او در پیام خود پیشنهاد «همکاری» با طالبان را مطرح و توصیه کرد «نباید دردام بازنماییهای اشتباه رسانههای آمریکایی طالبان بیفتیم.» او همچنین پس از سالها، فداحسین مالکی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که سفیر پیشین ایران در افغانستان (۱۳۸۹-۱۳۹۱) نیز بود، از اساس منکر آن شد که قتل دیپلمات های ایرانی به دست طالبان رخ داده باشد. به این ترتیب، او می خواهد دامان طالبان را از جنایتی که علی خامنهای برای آن تسلیت گفت بود، مبرا کند.
اما، از این بدتر، مطلبی بود که علی شمعخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، پس از دیدار با مقامات طالبان در تهران منتشر کرد. او نوشت که رهبران این گروه را در «مبارزه با آمریکا مصمم دیده» است.
با این حساب، مبنای همکاری طالبان و جمهوری اسلامی یک چیز است: مبارزه با امریکا. این یعنی جمهوری اسلامی روزی در کنار دشمن خود (امریکا) قرار گرفت تا مشترکا علیه طالبان بجنگند و روز دیگر در کنار طالبان ایستاده تا علیه امریکا ستیز کند. این در حالی است که محمدجواد ظریف در مصاحبهای با تلویزیون طلوع افغانستان تصریح کرد که از نظر تهران، هم اینک طالبان یک «سازمان تروریستی» است. این یعنی جمهوری اسلامی برای مبارزه با امریکا پذیرفته که با یک سازمان تروریستی همکاری کند و به گفته وال استریت جورنال، پول و سلاح طالبان را نیز تامین کند تا طالبان همچنان در خط مبارزه با امریکا باشد.
تردیدی نباید داشت که آشکارسازی رابطه با طالبان (مانند حضورشان درسفارت ایران در دوحه، دیدار رسمی شان از تهران، ملاقلات با شمعخانی و ظریف و…) همه پس از آن سرعت گرفت که در سال پایانی دولت ترامپ، دولت او وارد مذاکرات رسمی با طالبان شده بود تا مقدمات خروج امریکا از افغانستان را فراهم آورد.
روشن است که استراتژی تهران بر این بنا شده است تا اولا روابط امریکا و طالبان را برهم بزند و ثانیا طالبان را در صف مبارزه با امریکا نگهدارد. اما، به کدام هزینه؟ آیا ارزیابی جمهوری اسلامی از طالبان درست است؟
طالبان کیست؟
طالب به معنی محصل دین (طلبه) است. طالبان گروهی شبه نظامی سنی با عقاید دگم ریشهدار در افکار ابن تیمیه است که با هدف تشکیل امارت اسلامی در افغانستان تشکیل شد. این گروه از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ دولت خود با نام با امارت اسلامی افغانستان را بنا نهادند. در آن سالها که نامی از داعش و جنایاتش نبود، این طالبان بود که با افکار و اطوار افراطی خود جهان را در بهت فرو برده بود.
در عمر کوتاه دولتشان، آنان زنان را از رفتن به مدرسه بازداشتند، مردان را مجبور به ریش گذاشتن نمودند. قوانین سختگیرانه را به نام شریعت اجرا نمودند. مجسمه چندهزار ساله بودا را با توپ ویران کردند و از همه بدتر در در استانهای هزاره، سرپل و بامیان قتل عام های فجیع به راه انداختند. گو اینکه رهبر این گروه، ملا عمر، مرد ولی این گروه هرگز از گذشته خود تبری نجسته است. به همین دلیل، جواد ظریف در مصاحبه با تلویزوین طلوع افغانستان، طالبان را گروه تروریستی از نظر تهران دانست.
در طول مذاکراتی که با محوریت امریکا در سال پایانی دولت ترامپ با این گروه انجام شد، یکی از ایرادات آنان برای دولت آتی مد نظرشان این بود که فقه جعفری به عنوان مذاهب رسمیافغانستان نمی تواند، بشمار آید.
از حمله امریکا به طالبان تا گفتگوبا آنان
در پی حادثه ۱۱ سپتامبر، جرج بوش تصمیم به انتقام جویی از بن لادن (مستقر در افغانستان) گرفت که در حادثه ۱۱سپتامبر مقصر بود. امریکا در ۲۰۰۱ حمله به طالبان را آغاز کرد. به دلیل همسایگی ایران با افغانستان، دولت امریکا به طورپنهانی با جمهوری اسلامی به توافق رسید که از فضای ایران و یا کمکهای لجستیکی ایران در حمله به طالبان بهره بجوید. سرانجام دولت طالبان ساقط و دولت دمکراتیک کنونی افغانستان به قدرت رسید. از آن سال تا کنون طالبان در جنگ علیه دولت افغانستان بسر میبرد.
دونالد ترامپ که وعده بازگرداندن نیروهای امریکایی را داده بود، برای عملی کردن این وعده در حالی وارد مذاکره با طالبان شد که دولت مرکزی افغانستان با آن مخالف بود. اما، به هر حال، در اسفند ۱۳۹۸ (فوریه ۲۰۲۰) توافقنامهای میان طالبان و آمریکا در قطر به امضا رسید. به این ترتیب، دو دشمن جمهوری اسلامی به هم رسیدند. در این میان جمهوری اسلامی چه باید می کرد؟
تناقض در سیاست خارجی
شاید در نگاه نخست، منطقی به نظر برسد که جمهوری اسلامی بخواهد مانع بهم رسیدن طالبان وامریکا شود.اما، تناقض این رفتار آنجا پدیدار میشود که جمهوری اسلامی یک روز درکنار امریکا برای حمله به طالبان ایستاد و امروز در کنار طالبان ایستاده برای مبارزه با از امریکا.
اگر چنین است، چه جای شگفتی اگر روزی را پیشبینی کنیم که جمهوری اسلامی در کنار داعش قرار بگیرد به حجت آنکه بگوید داعش را در مبارزه با امریکا مصمم یافته است!!
حال که جمهوری اسلامی طالبان را در مبارزه با امریکا مصمم میداند، پرسش این است مگر طالبان از روز آغازین حیات خود، در مبارزه با امریکا مصمم نبود؟ اگر آری، چرا جمهوری اسلامی در کنار شیطان بزرگ (نامی که به امریکا می دهد) قرار گرفت تا طالبان را ساقط کند؟
آیا صرف مبارزه با امریکا دلیل خوبی برای همگرایی است؟ اگرآری، ده ها سازمانهای قاچاق مواد مخدر و انسان در جهان هستند که مخالف امریکا هستند. پس نباید تعجب کرد اگر جمهوری اسلامی با تک تک آنان نیز رابطه برقرار کند.
وانگهی برای سنجش اینکه طالبان علیه امریکا مبارزه میکند، باید سخن مقامات دولت افغانستان را مبنا قرار داد. از جمله یاسین ضیا، رییس ستاد ارتش افغانستان، در توییتی نوشت که «درک و فهم» علی شمخانی از طالبان نادرست است. او تاکید کرد که طالبان نه در مقابل آمریکا بلکه در برابر «مردم افغانستان» میجنگد. همچنین شاهحسین مرتضوی، مشاور رییس جمهورافغانستان، نیز در واکنش به شمخانی اعلام کرد که گروه طالبان از یک سال پیش به هیچ آمریکایی حمله نکرده است. او تاکید کرد که طالبان نباید به دلیل کشتار مردم افغانستان ستایش شوند.
افزون بر این اگر طالبان را گروهی مخالف امریکا بدانیم، نباید از یاد برد که این گروه علیه شیعه نیز میجنگد. جمهوری اسلامی چگونه کشتار هزاران شیعه هزاره و همچنین دیپلماتهای خود را فراموش کرده است؟
البته چندان جای شگفتی نیست وقتی میبینیم جمهوری اسلامی در برابر جنایات هولناک چین علیه مسلمانان ایغور مهر سکوت بر لب گذاشته است و روابط صمیمانه با چین برقرار کرده، آن هم به حجت اینکه چین در برابر امریکا ایستاده است.
به این ترتیب، نتیجه متفرع از این تصمیمات یک چیز است و آن اینکه نظام مستقر در ایران از مقومات تشکیل دهندهاش (جمهوریت و اسلامیت) تهی شده است.
تاریخ انتشار: ۵ فوریه ۲۰۲۱/ ایران بریفینگ