صفحه نخستیادداشت‌های فارسی

دفن شبانه محمد مرسی و تشییع رسمی حسنی مبارک: پایان انقلاب مصر

 

در فاصله ۷ ماه از مرگ محمد مرسی (پنجمین رییس جمهور مصر)  در ژوئن ۲۰۱۹، محمد حسنی مبارک (چهارمین رییس جمهور) در فوریه ۲۰۲۰ نیز دار فانی را وداع گفت. اما، رفتار دولت کنونی مصر به ریاست عبدالفتاح سیسی با درگذشت این دو رییس جمهور به هیچ رو یکسان نبود که هیچ؛ تفاوت بسیار نیز داشت.

در حالی که سیسی وزیر دفاع در دولت محمد مرسی بود و به یُمن اعتماد مرسی از میان هزاران نظامی عالی‌رتبه به مقام وزارت دفاع منصوب شده بود، او حتی اجازه تشییع جنازه مرسی را به خانواده اش نداد. مرسی از روز برکناریش در ۳ ژوئیه ۲۰۱۳ تا روز مرگش در۱۷ ژوئن ۲۰۱۹ شش سال در حبس بود. در زندان به دلیل ممانعت از درمان دچار بیماری‌های سخت شد. در یکی از جلسات رسیدگی قضایی به پرونده‌ای با شش اتهام درشت، به ناگاه در دادگاه جان باخت. خبر فوت او را رسانه‌های رسمی مصر بدون عنوان «رییس جمهور» اطلاع رسانی کردند. تو گویی که مصر اصلا رییس جمهوری به نام محمد مرسی به خود ندیده است. جنازه مرسی در شب هنگام و تنها با حضور اعضای خانواده‌اش دفن شد. به علاقمندان مرسی اجازه داده نشد بر مزار او حاضر شوند. این همه بی‌اعتنای و سختگیری بر محمد مرسی تنها برای یک سال حکومتی بود که او به عنوان یک «استثنا» بر کرسی ریاست جمهوری مصر تکیه زده بود.

محمد مرسی یک استثنا در تاریخ معاصر مصر است. از سال ۱۹۵۲ که «افسران آزاد» نظام پادشاهی را در مصر واژگون و نظام جمهوری را جانشین کردند. تک تک رییسان جمهور مصر (محمد نجیب، جمال عبدالناصر، محمد انور سادات، محمد حسنی مبارک و عبدالفتاح السیسی) همگی به استثنای محمد مرسی چکمه‌پوش و صاحب منصب نظامی بودند. به عبارت بهتر، ترقی اینان به درجات رفیع سیاسی از کانال ارتش بود. در مقابل، محمد مرسی شخصیتی با اندیشه اسلام سیاسی از نوع اخوان المسلمین بود که در پی انقلابی به قدرت رسید که از تونس به مصر وزیدن گرفت. انقلاب مصر تنها در عرض ۱۸ روز (۲۵ ژانویه تا ۱۱ فوریه ۲۰۱۱) بساط حکومت ۳۰ ساله حسنی مبارک را برچید. در حالی که مبارک در صدد بود پسرش را به جانشینی خود به قدرت برساند، انقلاب او را روانه زندان کرد تا حتی با وضعیت بیماری در حالی که بر برانکارد دراز کشیده بود پشت قفس آهنین در دادگاه حاضر شده و محکومیت ابد دریافت کند.

آغاز و پایان ریاست جمهوری محمد مرسی نیز استثنایی بر تمام ادوار ریاست جمهوری در مصر بود. به استثنای ژنرال محمد نجیب، نخستین رییس جمهور مصر، که توسط عبدالناصر برکنار شد و در حصر جانباخت، عبدالناصر به رغم شکست سنگین‌اش از اسرائیل در جنگ شش روزه، در قدرت باقی ماند تا در اثر سکته قلبی جانباخت.

نوبت به انور سادات که رسید او نیز در قدرت چندان ماند تا در ۱۹۸۱ به دست خالد اسلامبولی آماج ده ها گلوله قرار گرفت. نوبت به محمد حسنی مبارک که رسید او طولانی ترین دوره زعامت را به خود اختصاص داد. در ادوار نامزدی چندباره‌ی او برای ریاست جمهوری،‌ در هر انتخابات او تنها نامزد انتخابات بود و بس. برگه انتخاباتی حاوی دو گزینه «آری»  و «نه» بود. جز در آخرین دور ریاست جمهوری، این روش مضحک موجب شد مبارک بی هیچ رقیبی قدرت فائقه در مصر برای ۳۰ سال باشد. در حالی که در روز ترور سادات، او دوش به دوش سادات ایستاده بود و از معرکه جان به در برده بود، سی سال زعامت خود را همواره در سایه ترس از اقدام مشابه علیه خود سپری کرد و از این رو، در سرکوب جریان اسلامگرایی در مصر بسیار کوشید. اما، به رغم این همه سختگیری، هنگامی که انقلاب ۲۰۱۱ مبارک را از اریکه قدرت به زیر کشید، محمد مرسی را از جریان اسلام سلفی اخوانی به قدرت رساند. دولت محمد مرسی دولت مستعجل بود و تنها یک سال به درازا کشید تا دوباره یک نظامی چکمه‌پوش (سیسی) به قدرت برسد. مرسی به زندان افتاد. علیه او اقامه دعوا شد و در عوض، حسنی مبارک از همه اتهامات تبرئه و از زندان آزاد شد. پس از مرگ مبارک برای او مراسم تشییع رسمی برگزار شد. سه روز عزای عمومی در کشور اعلام گردید. تلویزیون دولتی مصر نوار سیاه رنگ در گوشه تصویر قرار داد. سیسی به دیدار خانواده مبارک رفت و به اعضای خانواده او تسلیت گفت.

تفاوت رفتار دولت کنونی مصر با دو رییس جمهور پیشین این کشور دقیقا ریشه در خاستگاه این دو داشت. همانگونه که گفته شد یکی از مسیر ارتش به قدرت رسید و دیگری از مسیر انقلاب. یکی به سلاح ارتش تکه داشت و دیگری به سلاح اسلام سیاسی. یکی دولتی سی ساله داشت و دیگری دولتی مستعجل.

به شرحی که گفته شد، تبرئه مبارک و تشییع رسمی او نه فقط تشییع چهارمین رییس جمهور مصر به آرامگاه ابدی‌اش بود بلکه تجلیل از مبارک و نادیده گرفتن مرگ مرسی، تشییع انقلابی بود که در عرض ۱۸ روز به ثمر نشست و در عرض یک سال و اندی بر باد رفت.

 

مرسی، مبارک و جمهوری اسلامی 

به‌رغم همه تفاوتی که میان محمد مرسی و محمد حسنی مبارک گفته شد، این دو در یک نقطه تقریبا اتفاق نظر داشتند: مخالفت با جمهوری اسلامی.

مبارک میراث‌دار انور سادات بود که سرسختانه با انقلاب اسلامی به رهبری آیت‌الله خمینی مخالفت ورزید. شاه را که حتی امریکا به او پشت کرده بود، به خاک کشورش پذیرفت تا روزهای آخر عمرش را در مصر سپری کند. برایش تشییع جنازه‌ای باشکوه گرفت. روشن بود که مبارک هرگز نمی‌توانست با نظام نوپای ایران همسو باشد هنگامی که می‌دید نام خالد اسلامبولی، قاتل سادات،  نام خیابانی در تهران است.

تنها با به قدرت رسیدن دولت اصلاحات به رهبری محمد خاتمی بود که اندکی فضای روابط میان دو کشور تغییر مثبت کرد به گونه‌ای که دو رییس جمهور در سال ۲۰۰۳ در ژنو برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی با هم دیداری داشتند که از آن هیچ گرمایی برای روابط سیاسی دو کشور حاصل نیامد.

با به قدرت رسیدن مرسی، او در اوت ۲۰۱۲ سفری چند ساعته به تهران داشت تا ریاست دوره‌ای جنبش عدم تعهد را به ایران تسلیم کند. او در این سفر نه با رهبر جمهوری اسلامی و نه هیچ مقام دیگری ملاقات نکرد و تهران را در فاصله چند ساعت ترک گفت. با این همه، او نخستین رییس جمهور مصر بود که پس از انقلاب از تهران دیدن کرد ولی به وضوح در سخنانش علیه بشار اسد و جنایاتش سخن گفت.

در پی این دیدار، محمود احمدی‌نژاد در فوریه ۲۰۱۳ از مصر دیداری سه روزه کرد. این دیدار تحت تاثیر خشم فراوان مردم مصر از حمایت تهران از بشار اسد، به دیدار تلخی برای احمدی‌نژآد تبدیل شد. مردم معترض مصر علیه احمدی نژاد کفش پرتاب کردند و شیخ الازهر به سردی با او برخورد کرد.

به شرحی که گفته شد در طول چهل سال از عمر جمهوری اسلامی، سه دیدار در سطح سران انجام شد که نتیجه آن هرگز به اندک گشایشی در روابط تهران و قاهره منتهی نشد و دو کشور همچنان در قطع رابطه به سر می‌برند. گواه این سردی در روابط دو کشور آن است که مقامات ارشد جمهوری اسلامی نه مرگ مرسی را تسلیت گفتند که یک سالامگرا بود و نه مرگ مبارک را که چکمه‌پوش نظامی.

تاریخ انتشار: ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ / ایران اینترنشنال

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن