صفحه نخستیادداشت‌های فارسی

سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی؛ انفعال دیپلماسی جمهوری اسلامی

ظریف تلویحا این نکته را به مخاطب خاص خود (دبیرکل و شورای امنیت) و مخاطب عام خود (افکار جهانی) بازتاب می‌دهد که اگر آمریکا با تضعیف سپاه پاسداران، در اندیشه حمله نظامی به ایران است، همگان از جمله دبیرکل، شورای امنیت و همه جهانیان بدانند که بر هم خوردن امنیت منطقه خاورمیانه «امنیت بین‌الملل» را به مخاطره می‌اندازد. به عبارت دیگر، نامه او تلویحا این معنا را افاده می‌کند که حمله نظامی احتمالی آمریکا به ایران محدود به مرزهای ایران نخواهد ماند.

در پی قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی در کنار القاعده و داعش، وزیر خارجه ایران در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل و همچنین شورای امنیت، اقدام آمریکا در گنجاندن «شاخه‌ای رسمی از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران» در فهرست «سازمان‌های تروریستی خارجی» را اقدامی «بی‌سابقه، غیرقانونی و خطرناک» خواند و واشنگتن را مسئول پیامدهای این تصمیم دانست.

نامه ظریف را می‌توان اقدامی سنجیده و در راستای «دیپلماسی سازمانی» به شمار آورد. او در نامه‌نگاری با دو رکن مهم سازمان ملل متحد، یعنی دبیرکل و شورای امنیت، به‌درستی بر نکته‌ای دست نهاده که منشور این سازمان اساسا برای تامین آن نوشته شده و این سازمان عریض و طویل برای آن بنا نهاده شده است. او نوشته است که ایران این اقدام را «خطر عمده‌ای برای صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی می‌داند».

در پی دو جنگ جهانی، هنگامی که کشورهای جهان، از جمله ایالات متحده آمریکا، تاسیس سازمان ملل را ضرورت دانستند، «حفظ صلح و امنیت بین‌المللی» را دو اصل بنیادین این سازمان دانستند و آن را در منشور ملل متحد گنجاندند.

اینک از نامه ظریف چنین برمی‌آید که او اقدام اخیر آمریکا را دقیقا خطری برای این دو اصل بنیادین سازمان ملل می‌داند. با این توضیح، ظریف تلویحا این نکته را به مخاطب خاص خود (دبیرکل و شورای امنیت) و مخاطب عام خود (افکار جهانی) بازتاب می‌دهد که اگر آمریکا با تضعیف سپاه پاسداران، در اندیشه حمله نظامی به ایران است، همگان از جمله دبیرکل، شورای امنیت و همه جهانیان بدانند که بر هم خوردن امنیت منطقه خاورمیانه «امنیت بین‌الملل» را به مخاطره می‌اندازد. به عبارت دیگر، نامه او تلویحا این معنا را افاده می‌کند که حمله نظامی احتمالی آمریکا به ایران محدود به مرزهای ایران نخواهد ماند.

با این توضیح، او طی نامه خود خواسته است نهادهای مسئول در سازمان ملل از هم اکنون متوجه پیامد تصمیم «بی‌سابقه، غیرقانونی و خطرناک» آمریکا باشند. از این‌ رو، از دبیرکل درخواست کرده است نامه او «به‌عنوان سند مجمع عمومی و شورای امنیت منتشر شود».

اقدام لازم ولی ناکافی

تا پیش از این نامه، آنچه از تهران شاهد بودیم بیشتر اقدام‌های نمایشی درون‌مرزی بوده است، نه به کار بستن دیپلماسی فعال بین‌المللی. آنچه تاکنون شاهد بودیم عبارت بود از:

  • دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ایران فرماندهی مرکزی آمریکا در غرب آسیا (سنتکام) و تمام نیروهای وابسته به آن را تروریستی اعلام کرد.

  • نماینده‌های مجلس یونیفرم سپاه پوشیدند تا نشان دهند همه پشت سر سپاه پاسداران ایستاده‌اند.

  • حسن روحانی سخنرانی غرایی کرد درباره نقش سپاه در مبارزه با تروریسم در منطقه.

  • ظریف و همکارانش با سردار جعفری، فرمانده سپاه، و سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، دیدار کردند.

به استثنای نامه اخیر ظریف و غیر از موارد یاد‌شده‌، فقط یک مورد اقدام فرامرزی دیگر شاهد بودیم و آن عبارت بود از گفت‌و‌گوی تلفنی حسن روحانی با همتای فرانسوی‌اش امانوئل مکرون، که روحانی طی این تماس، اقدام اخیر آمریکا را حرکتی بسیار «تحریک‌آمیز»، «خطرناک» و «بی‌سابقه در روابط بین‌الملل» خواند. نامه ظریف به سازمان ملل و گفت‌و‌گوی روحانی با مکرون اقداماتی ضروری بودند، اما آیا این مقدار به‌ کار بستن دیپلماسی خارجی کافی تلقی می‌شود؟

برای مثال، چرا روحانی با دیگر رهبران اتحادیه اروپا، مانند آنگلا مرکل یا ترزا می، که کشورهایشان در کنار فرانسه سه عضو توافق هسته‌ای بودند، وارد گفت‌و‌گو نشده است؟ چرا وزیر خارجه ایران با فدریکا موگرینی، نماینده اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی، هیچ تماسی نگرفته است تا رسما مراتب اعتراض ایران را به اتحادیه اروپا خاطر‌نشان سازد؟

این حق ایران است که مراتب اعتراض خود را به سمع رهبران چین و روسیه، دو عضو دیگر برجام و اعضای دائم شورای امنیت، برساند تا از طریق آن‌ها خواستار برگزاری اجلاس شورای امنیت برای رسیدگی به وضعیتی باشد که، به گفته ظریف، برای صلح و امنیت بین‌الملل مخاطره‌آمیز است.

افزون بر این، حق ایران است که به منظور برانگیختن حساسیت بین‌المللی، مراتب اعتراض خود را به دبیرخانه «جنبش عدم تعهد» یا حتی «سازمان همکاری اسلامی» بازتاب دهد. با این توضیح، دلیل این همه تعلل چیست؟

سپاه پاسداران، نهادی فراتر از واحدی نظامی

واقعیت این است که به استثنای بحرین، عربستان سعودی و اسرائیل، که صراحتا اقدام آمریکا را پسندیده‌اند و تحسین کرده‌اند، کشور دیگر را نمی‌توان سراغ گرفت که صراحتا از اقدام اخیر دولت ترامپ تمجید کرده باشد.

از سو‌ی دیگر، به‌استثنای ترکیه و عراق که آشکارا اقدام آمریکا را تهدیدی برای منطقه دانسته‌اند و ژاپن که اعلام کرده است از سیاست آمریکا پیروی نخواهد کرد، کشور دیگری را نمی‌توان سراغ گرفت که صراحتا با آمریکا مخالفت کرده باشد.

در این میان، از روسیه جز اظهار‌نظر آنتونی موروزوف، عضو کمیسیون امور بین‌الملل دوما، مبنی بر این‌که اقدام آمریکا امنیت خاورمیانه را به خطر می‌اندازد، واکنش صریحی از مسکو و شخص ولادیمیر پوتین دیده نشده است. این در حالی است که در پی آخرین سفر پوتین به تهران و دیدارش با رهبر جمهوری اسلامی که طی آن قرآنی را به خامنه‌ای هدیه داد، برخی از صاحب‌منصبان مهم حکومتی از جمله علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، و علی‌اکبر ولایتی، مشاور ارشد رهبر جمهوری اسلامی ایران در امور بین‌الملل،‌ «متوهمانه» روابط تهران و مسکو را «راهبردی» ارزیابی کرده بودند.

از زاویه دیگر، از اخباری که رسانه‌های داخلی از گفت‌و‌گوی حسن روحانی و مکرون بازتاب داده‌اند چنین برمی‌آید که این گفت‌و‌گو بسیار دلسرد‌کننده بود. به‌رغم این‌که موضوع‌ گفت‌و‌گوی تلفنی اقدام اخیر آمریکا در تروریستی قلمداد کردن سپاه پاسداران بود، مکرون درباره خسارت‌های سیل و قربانیان آن با حسن روحانی ابراز همدردی کرد و افزون بر این، با پیش کشیدن پرونده نسرین ستوده، خواستار آزادی فوری او شد. به این ترتیب، مکرون در مخالفت با آمریکا و حمایت از اعتراض ایران مطلقا کلامی بر زبان نیاورد. عینا همین موضع سکوت و بی‌طرفی را در تک‌تک رهبران اتحادیه اروپا و شخص فدریکا موگرینی نیز شاهدیم.

شاید از همین‌جا بتوان به راز تماس نگرفتن روحانی با دیگر رهبران اروپا و تماس نگرفتن ظریف با موگرینی پی برد. فرض بگیریم که جمهوری اسلامی به مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه‌ای در محکومیت اقدام آمریکا پیشنهاد دهد، با توجه به تعداد موافقان و مخالفان اقدام آمریکا که در بالا اشاره شد، آیا قطعنامه پیشنهادی ایران از حمایت کافی عددی برخوردار خواهد بود؟ آیا اعضای اتحادیه اروپا حاضر به انتقاد از آمریکا خواهند بود؟

از واکنش سرد مکرون پاسخ پرسش‌های بالا روشن می‌شود. واقعیت این است که فرانسه و در مجموع اتحادیه اروپا از نقش مخرب سپاه پاسداران در نقض حقوق بشر در ایران، سرکوب مردم، پیش بردن برنامه موشکی، تهدید اسرائیل به نابودی و فعالیت‌های فراسرزمینی در عراق و سوریه و یمن و لبنان آگاهند. مزید بر این، کشف چهار مورد اقدام تروریستی منتسب به جمهوری اسلامی در فرانسه، ‌دانمارک، هلند و آلبانی که می‌تواند کار واحد برون‌مرزی سپاه باشد، خشم اروپا را به‌شدت برانگیخته است (مراجعه شود به «قطار اخراج دیپلمات‌های جمهوری اسلامی»).

تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۹۸ / اینترنشنال

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن