دسته‌بندی نشده

تحریم دفتر خامنه‌ای در روز مراجعه آمریکا به شورای امنیت

در فاصله کمتر از دو هفته از دیدار ناموفق شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن، از تهران در مورخ ۱۳ ژوئن ۲۰۱۹  به منظور میانجی‌گری میان تهران و واشنگتن، دونالد ترامپ طی یک فرمان اجرایی در مورخ ۲۴ ژوئن، دارایی‌های آیت‌الله خامنه‌ای و دفتر او را تحت تحریم قرار داد.

به جرأت می‌توان گفت که این سطح از افزایش فشار بر نظام جمهوری اسلامی و شخص رهبر آن طی چهل سال گذشته بی‌سابقه بوده است. تاکنون صدها نهاد، ارگان و حتی اشخاص از سوی امریکا تحت تحریم قرار گرفته بودند، اما، شخص رهبر و دفتر او هرگز.

تحریم دفتر رهبر جمهوری اسلامی سر و صدا و بازتاب بسیاری در رسانه‌های ایران و جهان داشت. اما، از یاد نباید برد که این واکنش سخت امریکا ارتباط نزدیکی با دیدار شینزو آبه از تهران داشت که در آن رهبر جمهوری اسلامی گفت که ترامپ را شایسته هیچ پیامی نمی‌داند.

در پی مخابره این موضع خامنه‌ای، در همان روز دو کشتی (یکی ژاپنی و یکی نروژی) در آب های دریای عمان طی یک عملیات خرابکارانه دچار انفجار شدند. در فاصله چند ساعت از این حادثه، امریکا با نشان دادن فیلم کوتاهی در حد سی ثانیه انگشت اتهام را به سوی ایران گرفت و مدعی شد ایران با انفجار مین باعث این حادثه بود. امریکا همچنین گفت برای محکوم کردن ایران به شورای امنیت سازمان ملل مراجعه خواهد کرد.

اما، این تمام دلیل امریکا برای مراجعه به شورای امنیت نبود. دلیل دیگر امریکا برای مراجعه به سازمان ملل، انهدام پهباد تجسسی فوق پیشرفته و رادار گریز امریکا بود که در تاریخ ۲۰ ژوئن توسط پدافند ایران شکار شد و ایران مسئولیت آن را برعهده گرفت. شکار این پهباد برای دولت امریکا تا آنجا تلخ بود که ترامپ در آغاز دستور حمله به نقاطی در ایران را صادر کرد ولی سپس از تصمیم خود صرف نظر کرد و گفت که موضوع را به شورای امنیت ارجاع می‌دهد.

روز ۲۴ ژوئن روزی بود که شورای امنیت از پیش برای استماع نظرات امریکا وقت تعیین کرده بود. این اجلاس به درخواست امریکا و بدون دعوت از نماینده ایران در جلسه‌ای غیرعلنی به مدت ۲ ساعت تشکیل شد. جالب اینکه برون‌داد آن چیزی جز یک بیانیه کوتاه نبود؛ بیانیه ای که در آن اعضای شورای امنیت سازمان ملل فقط بر «حل و فصل مسالمت‌آمیز تنش‌ها» تاکید کردند. در این بیانیه مطلقا نامی از ایران برده نشده؛هیچ؛ از بالاتر اصلا به شکار پهباد امریکایی توسط ایران نیز اشاره‌ای نشد، چه رسد به محکوم کردن آن.

این یعنی امریکا در ارجاع هر دو پرونده (کشتی‌ها و پهباد منهدم شده‌اش) دست خالی از شورای امنیت بازگشت در حالی که حتی در مورد دوم یعنی انهدام پهبادش نتوانست موضوع را در مفاد بیانیه بگنجاند.

جای تردید نیست که امریکا می‌توانست پیش‌بینی شکست خود را در این نشست داشته باشد زیرا در پی هر دو حادثه کمتر کشوری حتی از میان دوستان امریکا به همدلی با این کشور پرداخته بودند. برای مثال در مورد پهباد، ایران توانسته بود با نشان دادن لاشه پهباد امریکایی دلیلی رو کند که این پهباد در آب های سرزمین ایران سقوط کرده وگرنه ایران نمی‌توانست لاشه را در آب‌های بین‌المللی بیاید. در مورد کشتی‌ها، نیز در یاد داریم که دولت نروژ مطلقا سخنی دال بر تایید گفته‌های امریکا بر زبان نیاورد و از آن جالب‌تر در مورد کشتی ژاپنی شاهد بودیم که صاحب آن انفجار کشتی را نه ناشی از مین‌گذاری (ادعای امریکا علیه ایران) بلکه ناشی از حمله با موشک دانسته بود. صاحب کشتی ژاپنی با نشان دادن تصاویر کشتی نشان داد که انفجار در بالاتر از سطح در آب رخ داده و نشان آن است که انفجار از مین دریایی نبود. این اظهارات او ناقض ادعای امریکا بود.

از همین جا، می‌توان دلیل اظهارات عجیب ترامپ را دریافت که اخیرا گفت «چین و ژاپن خودشان باید از نفتکش‌های خود در تنگه هرمز محافظت کنند». چنین به نظر می‌رسد که ترامپ از همدلی نشان ندادن متحدی همچون ژاپن با ادعای امریکا مبنی بر دست داشتن ایران در انفجار کشتی‌ها ناخرسند است و از همین‌رو گفته که اگر ژاپن مانند امریکا معتقد نیست ایران پشت این حادثه بوده خود تامین امنیت کشتی‌هایش را برعهده بگیرد.

 

قدرت چهار ضلعی خامنه‌ای

تحریم دفتر رهبر جمهوری اسلامی بی‌تردید اقدام بزرگ و به گفته ترامپ «ضربه سختی» به نهاد رهبری جمهوری اسلامی است. امپراتوری مالی خامنه‌ای بر کسی پوشیده نیست. او کارتل‌های بزرگی را در اختیار خود دارد که از جمله می‌توان به «ستاد فرمان اجرایی امام»، «بنیاد ۱۵ خرداد»، «بنیاد مستضعفان»  با صدها شرکت زیر مجموعه اشاره کرد. صاحب‌نظران به درستی این قدرت مالی و پولی خامنه‌ای را «دولت پنهان» توصیف کرده‌اند.

اما، این تنها بخشی از قدرت اوست. او هم‌زمان قدرت دینی (مرجعیت)، قدرت سیاسی (رهبری)، قدرت نظامی (فرمانده کل قوا) و قدرت اقتصادی را یکجا در دست دارد. تا پیش از این، امریکا سپاه پاسداران (یعنی بخش مهمی از قدرت نظامی تحت فرمان خامنه‌ای، نه همه آن) را به عنوان نهاد تروریستی اعلام کرده بود ولی با اقدام اخیرش تلاش دارد که هر چهار رکن قدرت او را تحت تاثیر قرار دهد. به عبارت دیگر، امریکا در روز شکست دیپلماتیکش در شورای امنیت، تلافی سختی از خامنه‌ای گرفت. این حتی شامل ارتباطات مالی خامنه‌ای  با مقلدانش در امور حِسبیه (وجوهات شرعی) می‌شود که پول هایی را از نقاط مختلف جهان به حساب او واریز می‌کنند. به این ترتیب،‌ ترامپ اختلاف سیاسی دو کشور را به حوزه مسائل دینی و شرعی نیز گسترش داده است.

نکته مهمی که درخور توجه است اینکه بر خلاف دوره اوباما که آیت‌الله خامنه‌ای از نعمت بودن تحریم یا از دور زدن تحریم سخن می‌گفت، او از زمان به قدرت رسیدن ترامپ و تحریم‌های که یکی پس از دیگری اعمال می‌دارد، هرگز تحریم را نعمت ندانسته و توصیه به دور زدن آن نکرده است. راه حل او مبنی بر «نه جنگ، نه مذاکره» عملا به در بسته‌ای خورده که اینک آواری از تحریم‌ها را متوجه دفتر او نیز کرده است. بر اساس مدل او، اگر جنگی در نگیرد و مصالحه‌ای صورت نپذیرد راه حل او برای فرسایش اقتصاد ایران که اینک دفتر او را هم فرا گرفته، چیست؟

تاریخ انتشار: ۶ تیر ۹۸ / ایندیپندنت

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن