سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی: همگرایی یا واگرایی در ایران؟
یک روز پس از اینکه دولت آمریکا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد، اکثر نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اقدامی نمایشی، با پوشیدن یونیفورم سپاه، تلاش کردند یک صدا این پیام را منتقل کنند که تک تک نمایندگان مجلس «یک سپاهی» هستند.
یک روز پس از اینکه دولت آمریکا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد، اکثر نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اقدامی نمایشی، با پوشیدن یونیفورم سپاه، تلاش کردند یک صدا این پیام را منتقل کنند که تک تک نمایندگان مجلس «یک سپاهی» هستند.
حسن روحانی، رئیس جمهور نیز در پی این رویداد، جانانه از سپاه پاسداران حمایت کرد و جواد ظریف، وزیر امور خارجه، به همراه چند تن از همکارانش به دیدار سردار جعفری فرمانده سپاه و سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس رفتند تا به نوبه خود بازگوکننده همنوایی دولت و سپاه باشند.
در پی این دیدار، جواد ظریف با اشاره به سپاه پاسداران و با تأکید بر اینکه ملت، دولت و نظام، مدافع کسانی هستند که جان خود را برای امنیت کشور ایثار میکنند، گفت: «مواضع دولت و رئیسجمهوری، شورایعالی امنیت ملی و اقدامات وزارت خارجه و ملت نشان داد که جامعه ایران یکپارچه است.»
اما آیا وضعیت آنگونه است که ظریف میگوید؟
یکصدایی در مقطع کنونی در حالی است که شخص حسن روحانی پیشتر سپاه پاسداران را تلویحاً «دولتِ در سایه» دانسته بود، که «هم سِلاح دارد و هم رسانه». و به تندی تا آنجا پیش رفت که در توصیف الیگارشی اقتصادی سپاه گفته بود «اگر اطلاعات، تفنگ، پول، روزنامه، خبرگزاری و دیگر مظاهر قدرت در یک نهاد جمع شود، ابوذر و سلمان [یاران نزدیک پیامبر اسلام] هم باشد، فاسد میشود.»
از قضا در پی قراردادن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی، مایک پمپئو وزیر امورخارجه امریکا نیز طی بیاناتی سپاه پاسداران را درست مانند حسن روحانی، مجموعه ای «فاسد» توصیف کرد. پمپئو از سردار صادق محصولی (که در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد وزیر کشور شد)، به عنوان «سردار میلیاردر» نام برده است.
پیش از این نیز محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق ایران، سپاه پاسداران را با طعنهای بسیار گزنده «برادران قاچاقچی خودمان» توصیف کرده بود. مهدی کروبی رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی (که در پی حوادث ۸۸ تاکنون در حصر خانگی قرار دارد) نیز، سپاه پاسداران را به داشتن اسکلههای حمل و نقل غیرقانونی کالا متهم کرده بود. و از این دست افشاگریها علیه سپاه بسیار است.
با اینحال، بهرغم همصدایی که اینک در دولت و مجلس و نهادهای حکومتی در حمایت از سپاه پاسداران، پس از قرار گرفتن در فهرست سازمانهای تروریستی از سوی آمریکا، دیده میشود، مطلقاً هیچ یک از مقامات حکومتی – چه رسد به افراد غیرحکومتی- را سراغ نداریم که بر پاکدستی سپاه پاسداران تأکید کرده باشند. آنها سپاه را نهادی برای دفاع از تمامیت ارضی کشور و دستآوردهای انقلاب توصیف میکنند اما از تأکید بر پاکدستی سپاه، که به عنوان یک کارتل بزرگ اقتصادی در تاروپود اقتصاد و فرهنگ و ورزش و رسانه و… ریشه دوانده، مطلقا کلامی به زبان نمیآورند.
جواد ظریف، که اینک به دیدار سردار جعفری و سردار سلیمانی رفته است، در پی سفر اخیر بشار اسد به تهران و دیدار او با رهبر جمهوری اسلامی و رئیس جمهور، که بدون حضور او انجام شد، تا آنجا معترض شد که از مقام خود استعفاء کرد. وزیر امور خارجه دلیل استعفای خود را [که پس از دلجویی از او پس گرفته شد]، دفاع از «جایگاه قانونی وزارت خارجه» اعلام کرد. اما واقعیت این است که جایگاه وزارت خارجه، توسط سردار قاسم سلیمانی، که در دیدارها بدون حضور ظریف حاضر بود، تضعیف شده است.
بنا به آنچه که گفته شد، در حالی که صدر و ذیل بدنه دولت کنونی تا آنجا به نقش سپاه معترض است که روحانی تلویحاً سپاه را «دولت مسلحِ در سایه» دانسته بود، چگونه است که اینک همگی، همصدا به حمایت از سپاه برخواستهاند؟ اگر سپاه رقیبی برای دولت است، چگونه حسن روحانی به حمایت جانانه از سپاه میپردازد؟ اگر ظریف، قاسم سلیمانی را متهم به دستاندازی در جایگاه قانونی وزارت خارجه میداند، چرا به دیدار او میشتابد؟
پاسخ این پرسشها را باید در اقدامِ خارج از عرف ایالات متحده آمریکا جستجو کرد که برای نخستین بار در تاریخ روابط بین الملل، قدرت دفاعی کشوری (که در ایران در سپاه پاسداران متجلی شده) را یکپارچه، با عنوان «سازمان تروریستی» شناسایی کرده است. چنین اقدامی در تاریخ روابط بینالملل بی سابقه است. تا پیش از این افراد، اشخاص یا شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران تحت تحریم قرار گرفته بودند. اما، «تروریستی» قلمداد کردن (نه تحریم) سرتاپای این نهاد، که میتواند حتی به جنگ منتهی شود، هرگزسابقه نداشته است.
تردیدی نیست که آمریکا، با شناختی که از حضور سپاه در تاروپود اقتصاد ایران دارد، میداند ضربه به سپاه پاسداران ضربه به کلیت نظام جمهوری اسلامی است. و دقیقأ از همین منظر جریان داخلی مخالف با الیگارشی سپاه، به دفاع از سپاه پاسداران پرداخته، چرا که خود را در کشتی نظام جمهوری اسلامی میبیند؛ کشتی که کُلیت آن اینک با تروریستی قلمداد کردن سپاه از سوی آمریکا مورد حمله قرار گرفته است. دلیل این مدعا همان است که مثلا مشاهده میکنیم حسن روحانی به دفاع از سپاه، به عنوان وظیفهدار امنیت مرزهای کشور میپردازد، اما هرگز از پاکدستی سپاه دفاع نمیکند.
از این گذشته، تردید نمیتوان داشت که این اقدام غیرمتعارف آمریکا شرایطی در درون ایران فراهم میکند که همه صداهای معترض به الیگارشی سپاه پاسداران، سرکوب مخالفان به دست سپاه، نقش مخرب فرامرزی سپاه و مواردی دیگر، از این پس در داخل ایران به شدیدترین وجه سرکوب خواهند شد.
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۹۸ / ایندیپندنت