یادداشت های پیشین ( فارسی )

چرا حزب الله پهباد را بر فراز اسرائیل به پرواز درآورد؟

در تاریخ  15 مهر 91 اسرائیل خبر از سرنگون کردن یک هواپیمای بی سرنشین (پهباد) در فراز خاک خود داد و انگشت اتهام را به سوی حزب الله لبنان نشانه رفت. اندکی بعد حزب الله لبنان رسماً مسئولیت پرواز در آوردن یک فروند یهباد ساخت ایران مونتاژ شده به دست نیروهای متخصص خود را برعهده گرفت و اقدام خود را «نشان نفوذ پذیری گنبد آهنین» یعنی فضای سرزمینی اسرائیل اعلام نمود.

در تاریخ  ۱۵ مهر ۹۱ اسرائیل خبر از سرنگون کردن یک هواپیمای بی سرنشین (پهباد) در فراز خاک خود داد و انگشت اتهام را به سوی حزب الله لبنان نشانه رفت. اندکی بعد حزب الله لبنان رسماً مسئولیت پرواز در آوردن یک فروند یهباد ساخت ایران مونتاژ شده به دست نیروهای متخصص خود را برعهده گرفت و اقدام خود را «نشان نفوذ پذیری گنبد آهنین» یعنی فضای سرزمینی اسرائیل اعلام نمود.

با علم براینکه حرکت این پهباد بسیار کند بوده، تشخیص اینکه این پرنده مورد شناسایی قرار گرفته و سرنگون خواهد شد پیش بینی ساده ای برای حزب الله محسوب می شد. با این حساب اگر این اقدام اقدامی عمدی ارزیابی شود، چرا حزب الله دست به تحریک عمدی اسرائیل زده است؟

به بیان دیگر در معادلات پیچیده خاورمیانه که جمهوری اسلامی (حامی اصلی حزب الله) از یک سو تحت شدیدترین تحریم ها قرار دارد و اوضاع بر بشار اسد چنان تنگ شده که کنترل بسیاری از خاک خود را از دست داده، اقدام تحریک آمیز حزب الله  که می دانست این پرنده مورد شناسایی اسرائیل قرار خواهد گرفت و چه بسا جنگی را دامن زند، به چه منظور انجام شده است؟

پرواز پهباد: اقدام چند منظوره

مدت زمانی است که توسل به اقدام نظامی برای حمله به ایران در اسرائیل به ویژه مورد تاکید مقامات ارشد این کشور قرار می گیرد. از سوی دیگر، باراک اوباما ۴ سال نخست خود را در حالی به پایان می رساند که با جایگزینی تحریم به جای جنگ عملاً چراغ سبزی را برای هرگونه اقدام نظامی یکجانبه اسرائیل تاکنون نداده است.

ایالات متحده تاثیرعیان تحریم های فلج کننده را می بیند و از سوی دیگر به خوبی به یاد دارد که سرسختی های جمهوری اسلامی در مخالفت از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ جز حرف نبوده پس چرا واشنگتن نتواند با تحریم ها، مذلت را بر رهبران جمهوری اسلامی بار دیگر تحمیل کند.

در چنین شرایطی به پرواز درآوردن پهباد ایرانی به دست حزب الله، به عنوان اقدامی ایذائی و تحریک آمیز باید با چند هدف انجام شده باشد به شرح زیر:

۱-      نمایش توانمندی تکنولوژیک

از آنجایی که طراحی، ساخت، پرواز دادن وهدایت هواپیمای بدون سرنشین، نشان فناوری بومی پیشرفته است، حزب الله به نمایندگی از جمهوری اسلامی عملاً هم توانمندی ساخت و طراحی جمهوری اسلامی و هم توانمندی خود را به رخ دشمنانش کشیده است. چنین نمایش قدرتی موجب شد، جمهوری اسلامی (راست یا دروغ) مدعی شود که «کشورها معمولا تکنولوژی سطح پائین تر خود را به متحدان خود می دهند». بدین وسیله جمهوری اسلامی و متحدش حزب الله، تلویحاً تلاش دارند این حس را تقویت بخشند که توانمندی های دیگری در آستین دارند.

۲-      جنگ روانی : آسیب پذیر نشان دادن اسرائیل

گذری به رسانه های جمهوری اسلامی کافی است که چگونه این رسانه ها نفوذ این پهباد را نشانه آسیب پذیر بودن سپر دفاع آهنین اسرائیل تعبیر کرده و نوشته اند که « اگر تا دیروز اینگونه تصور می شد که تنها قدرت بازدارنده ایران در مقابل رژیم اشغالگر قدس، توان موشکی ایران است اما گذشتن پهپاد ایرانی از مرزهای اسرائیل و نفوذ به عمق استراتژیک این رژیم آن هم با وجود دهها رادار و سپر دفاع ضدموشکی و… نشان از توانایی ناشناخته ایران در هرگونه درگیری احتمالی با اسراییل دارد».- سایت شفاف / ۲۱ مهر ۹۱-

۳-      پهباد در برابر پهباد: تغییر جغرافیای جنگ

چند ماه پیش این در آذر ۹۰ یک پهباد امریکایی به دست جمهوری اسلامی افتاد. اگر سرانجام عملیات های تجسسی پهباد های امریکایی را آماده بودن برای جنگ در روز موعود تفسیر کنیم، جمهوری اسلامی با پرواز در آوردن پهباد خود در فضای سرزمینی اسرائیل پیام روشنی را فرستاده که حوزه جغرافیایی جنگ در محدوده خاک ایران نخواهد بود و با همیاری متحدش (حزب الله) قادر خواهد بود که جغرافیای جنگ را به بیرون از مرزهای ایران از جمله در اسرائیل منتقل کند. چنین اقدامی پیش از این توسط صدام نیز صورت گرفته بود که در اولین حمله امریکا به عراق، صدام خاک اسرائیل را هدف موشک های دوربرد خود قرار داد.

۴-      جنگ خودخواسته: تغییر معادلات خاورمیانه

اگر باور داشته باشم که جمهوری اسلامی خود را در یک جنگ نابرابر فرسایشی (یا به قول خامنه ای  اقدام وحشیانه) می بیند که از طریق تحریم های سنگین، بنیاد جمهوری اسلامی را در حال خشکاندن است و اگر باور داشته باشیم که جنگ داخلی سوریه بر علیه بشار اسد در حال مغلوبه شدن است و در نتیجه دو پشتیبان حزب الله در حال تضعیف هستند، راه برون رفت از این مخمصه چیست؟

گمان قوی آن است که علاوه بر اهداف برشمرده در بالا، اقدام حزب الله دامن زدن به جنگ خودخواسته ای در هماهنگی با تهران است که در تحلیل تهران- دمشق- حزب الله خواهد توانست معادله را به نفع این سه تغییر دهد.

گو اینکه تحریک اسرائیل به توسل به جنگ، خسارت های هنگفتی را به بار خواهد آورد اما تجربه جنگ ۳۳ روزه (۱۳۸۵) که به ابتکار و پیش دستی حزب الله صورت گرفت، جای تردید باقی نمی گذارد که اگر محور تهران- دمشق- حزب الله خود را در برابر نابودی بدانند چرا نباید جنگی را خواهان باشند که احتمالا می تواند معادلات منطقه را به نفعشان تغییر دهد. منافع چنین جنگ خود خواسته ای به شرح زیر:

اگر جنگی در منطقه رخ دهد که اسرائیل آغازگر آن باشد، نوعی حس همدردی با طرف مقابل شکل می گیرد که در نتیجه کشورهای متحد علیه بشار اسد را به تعدیل رفتارشان برای ساقط کردن او وادار می سازد. اگر اسرائیل جنگی را دامن بزند، چگونه عربستان، قطر و ترکیه می خواهند در برابر حمله اسرائیل در نزد افکار عمومی داخل کشورشان ساکت بنشیند در حالی که در حال تضعیف یک کشور عربی مهم در جبهه مقاومت (سوریه) هستند. در نتیجه، جنگی که اسرائیل برافروخته باشد نوعی آتش بس را در میان کشورهای مسلمان منطقه به دنبال خواهد داشت تا از دامنه مخاصمات خود علیه یکدیگر بکاهند. در چنین شرایطی

الف) حزب الله به عنوان «قهرمان مقاومت» علیه اسرائیل شناخته خواهد شد ( مثل جنگ ۳۳ روزه) و ویرانی های به بار آمده سرانجام با پول ایران جبران خواهد شد.

ب) ترکیه، قطر و عربستان به عنوان حامیان اپوزسیون سوریه، ناگزیر به تجدید نظر در تصمیم شان برای ساقط کردن بشار اسد رییس جمهور سوریه (یکی از ارکان مقاومت در برابر اسرائیل) می شوند.

ج) جمهوری اسلامی در شرایط تحریم فلج کننده، سیاست اقتصاد در حال جنگ را (مثل کوپنی کردن کالا ها که در جنگ ۸ ساله دیده شد) به کار خواهد بست و اقتصاد مقاومتی را (ایده ای که خامنه ای داده) به اقتصاد ریاضتی تبدیل خواهد کرد و پروژه هسته ای را نیز شتاب خواهد داد.

نتیجه:

اینکه پرواز و نفوذ پهباد ایرانی در اسرائیل تا کجا نشان قوت و و ضعف طرفین مخاصمه است، بحثی است که متخصصان امور نظامی به ویژه از سوی اسرائیل باید پاسخگو باشند. اما واقعیت این  است که حزب الله این موفقیت را به نام خود ثبت کرده است و ابایی ندارد که این اقدام از سوی تل آویو تحریک آمیز قلمداد شده و جنگی را در منطقه دامن زند. چنین جنگی مسلما جنگ خود خواسته تهران – دمشق- حزب الله خواهد بود که حس همدردی به نفع این سه را دامن زده، فشار را از اسد برداشته، حزب الله را به قهرمان دوباره مقاومت تبدیل کرده و از همه مهم تر اقتصاد ریاضتی دوران جنگ را برای جمهوری اسلامی ارمغان خواهد آورد تا مطالبات اقتصادی مردم  را برگردن جنگی اندازد که اسرائیل افروخته است نه بی کفایتی خود.

حسین علیزاده/  ۱۶٫۱۰٫۲۰۱۲

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن