پیام اجلاس مکه: شکست سیاست خارجه جمهوری اسلامی در شب قدر
آموزه های اسلامی، شب های قدر در ماه رمضان را شب های ثبت مقدرات مردمان می دانند. اما مقدرات جمهوری اسلامی در شب قدر امسال و درجوار بیت الله الحرام این بار به بدترین وجه و آن هم به دست عربستان سعودی رقم خورد.
آموزه های اسلامی، شب های قدر در ماه رمضان را شب های ثبت مقدرات مردمان می دانند. اما مقدرات جمهوری اسلامی در شب قدر امسال و درجوار بیت الله الحرام این بار به بدترین وجه و آن هم به دست عربستان سعودی رقم خورد.
در «اجلاس اضطراری سران کنفرانس اسلامی» که به میزبانی عربستان در مکه (۲۴ و ۲۵ مرداد مقارن با شب قدر در ۲۷ رمضان به روایت اهل سنت) برگزار گردید، عضویت سوریه (متحد استراتژیک تهران) در سازمان کنفرانس اسلامی به حالت تعلیق درآمد. این در حالی بود جمهوری اسلامی در عالی ترین سطح با حضور احمدی نژاد در این اجلاس شرکت کرده و تنها عضو از ۵۷ عضو سازمان کنفرانس اسلامی بود که با تعلیق عضویت سوریه مخالفت نموده بود.
مشارکت جمهوری اسلامی در این اجلاس با علم بر این واقعیت بود که سوریه به اجلاس دعوت نشده و تصمیم گیری درباره تعلیق عضویت سوریه در دستور کار قرار دارد.
بدین ترتیب، در اجلاس مکه و در شب قدر و به میزبانی عربستان کلیه کشورهای اسلامی صلاحیت رژیم جنایتکار اسد را برای عضویت در یک “سازمان اسلامی” منتفی دانستند. تنها استثنا “جمهوری اسلامی” بود!
ملاحظاتی در باره اجلاس مکه:
۱- دیپلماسی شب قدر: اجلاس مکه در شب قدر به جمهوری اسلامی بار دیگر آموخت که این رژیم تنها کشوری نیست که از آموزه ها و مناسبت های اسلامی برای پیشبرد اهداف سیاسی خود و بنا به تفسیر خود استفاده می کند.
در سال های اخیر عربستان سعودی، با استفاده از مناسبت شب قدر که نزد مسلمانان از اهمیت بسیاری برخوردار است، میزبان سلسله اجلاس هایی بوده که طی آن به حل مشکلات با دیگر کشورهای اسلامی و صد البته به نفع خود مبادرت کرده است. ( برای مثال ۲۰۰۷ دعوت از جناح های فلسطینی حماس و فتح، ۲۰۰۶ دعوت از جریان های عراقی ، ۲۰۰۰ دعوت از یمن برای رفع اختلافات مرزی با ریاض)
تجربه نسبتاً موفق ریاض در توسل به این ابتکار، موجب شد که این بار نیز پادشاه عربستان با اعلام اجلاس اضطرای سازمان کنفرانس اسلامی و قبول میزبانی آن، از کلیه ابزارهای سیاسی و دینی (سازمان کنفرانس اسلامی، میزبانی مکه مقدس ترین شهر برای مسلمانان، مناسبت شب قدر و ..) بهره جسته و جنایات بشار اسد را تا بدانجا تقبیح کند که صلاحیت این رژیم برای عضویت در سازمان کنفرانس اسلامی را منتفی اعلام کند.
۲- هژمونی سعودی بر جهان اسلام: در حالی که علی خامنه ای خود را «ولی امر مسلمین جهان» می نامد، اجلاس مکه نشان داد اگر در مجموعه ۵۷ کشور مسلمان نوعی هژمونی پیرامون یکی از کشورهای مسلمان شکل گرفته یاشد، آن کشور عربستان و رهبری آن در دست “خادم الحرمین الشریفین ” است نه جمهوری اسلامی.
جالب اینکه در تحقق این هژمونی به نفع عربستان، جمهوری اسلامی خود موجبات تقویت آن را فراهم کرده است. برای مثال در حالی که اتحاد تهران- دمشق نوعی اتحاد استراتژیک است، احمدی نژاد در حالی در اجلاس مکه شرکت نمود که از سوریه برای این اجلاس دعوت به عمل نیآمده بود. افزون بر آن تعلیق عضویت سوریه مهم ترین موضوع در دستورکار اجلاس مکه نیز بود.
موید هژمونی عربستان در سازمان کنفرانس اسلامی، اعتراف نوذر شفیعی عضو کمیسیون سیاست خارجی مجلس است که گفت: «هدف اصلی عربستان افزایش فشار جهانی بر دولت بشار اسد بود. این هدف با بیانیه ای توسط وزرای خارجه سازمان همکاری های اسلامی در راستای تعلیق عضویت سوریه در این سازمان تا حدود زیادی محقق شده است. اکثر وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری های اسلامی به این مسئله رای داده اند. این یک موفقیت برای عربستان سعودی محسوب می شود. (۲۵ مرداد ۹۱ – سایت دیپلماسی ایرانی)
۳- دیپلماسی سازمانی عربستان: ریاض در اعمال فشار بر دمشق (و طبیعتاً تضعیف محور تهران – دمشق- حزب الله) صرف نظر از کمک نقدی به اپوزسیون سوریه، به طور موفقیت آمیز از دیپلماسی سازمانی در ۴ سازمان مهم منطقه ای و بین المللی بهره جسته است. این چهار سازمان عبارتند از: شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی و مجمع عمومی سازمان ملل.
نتیجه این دیپلماسی سازمانی برای ریاض بی نهایت درخشان و برای دمشق بی نهایت زیانبار بوده چرا که دیپلماسی سازمانی عربستان بدانجا منتهی شد که اتحادیه عرب حکم به تعلیق عضویت سوریه در این سازمان دهد و مجمع عمومی سازمان ملل نیز به قطعنامه ای که عربستان در محکومیت رژیم سوریه بانی آن بود با ۱۳۷ رأی، نظر مثبت اعلام دارد. اینک نیز عضویت سوریه در سازمان کنفرانس اسلامی در اجلاسی که عربستان میزبان آن بود به تعلیق در آمده است.( درباره قطعنامه مجمع عمومی مراجعه شود به مقاله ای از نویستده با عنوان “تصویب قطعنامه علیه سوریه: زمینه و پیامدهای آن” در رادیو فردا)
۴- تک رأی بی رنگ جمهوری اسلامی: رژیم تهران با “اسلامی” خواندن خود ناگزیر باید یکی از موثرترین اعضا در سازمان کنفرانس اسلامی باشد. جالب است که هیأت جمهوری اسلامی به ریاست احمدی نژاد تنها صدای مخالف این اجلاس بود. سخنرانی یک ساعته او در این اجلاس، اندک تأثیری بر تغییر نظر دیگراعضا نداشت.
شگفت انگیز است که در طول سخنرانی مفصل خود، احمدی نژاد حتی یک بار به اجلاس مشورتی سوریه در تهران(۱۹ مرداد) اشاره نکرد و از آن بالاتر حتی یک بار واژه «بهار عربی» یا «بیداری اسلامی» را برای توصیف اوضاع جاری در منطقه خاورمیانه به زبان نیاورد. این در حالی است که جمهوری اسلامی تحولات منطقه را ناشی از «بیداری اسلامی» و ملهم از انقلاب اسلامی ۵۷ می داند و در راستای تئوریزه کردن آن «مجمع جهانی بیداری اسلامی» را به دبیر کلی علی اکبر ولایتی راه اندازی کرده است.
حضور بی رنگ احمدی نژاد در اجلاس مکه در حالی است که وی پیش از عزیمت به این سفر به خبرنگاران گفته بود:« این نشست فرصت مناسبی است تا.. تلاش جمهوری اسلامی ایران برای صیانت از منافع ملت های منطقه و جامعه بشری در فاز عملیاتی(!) پیگیری شود.. امروز توجه همه ملت های مسلمان به نتایج این اجلاس بوده و دشمنان نیز عزم خود را برای به انحراف بردن این اجلاس و هدایت آن به سوی منافع خود جزم کرده اند و به تعبیری این نشست به آزمونی تاریخی برای امت اسلامی تبدیل شده» ( ۲۳ مرداد ۹۱)
با این همه، حضور احمدی نژاد تا بدانجا بی رنگ و بی خاصیت بود که از میان ده ها رهبر مسلمان حاضر در اجلاس مکه، وی فقط توانست با رییس جمهور تونس، ترکیه و البته دولت میزبان ملاقات و گفتگو داشته باشد. (دیدار احمدی نژاد و محمد مرسی، رییس جمهور جدید مصر، جز در حد یک سلام و علیک بیشتر نبود. چه بسا این خود دلیلی باشد بر اینکه مرسی رغبیتی برا ی حضور در اجلاس عدم تعهد در تهران نداشته باشد)
به رغم این حضور بی رنگ، سایت ریاست جمهوری ایران گزارش خود را از سخنرانی احمدی نژاد چنین خاتمه داده که « در پایان سخنان دکتر احمدی نژاد چند تن از روسای جمهور حاضر در جلسه نزد ایشان آمده و از سخنان و مواضع رییس جمهور کشورمان تجلیل کرده و با تبریک به وی اظهار داشتند که این سخنان حرف دل و موضع اصلی ما نیز درباره تحولات منطقه است اما اظهار و بیان آن از سوی ما ممکن نیست.»
۵- رفتار هوشمندانه پادشاه عربستان: اجلاس مکه از حواشی جالب نیز برخوردار بود. پادشاه عربستان که به خوبی واقف بود تنها صدای مخالف می تواند از احمدی نژاد برخیزد، در اقدامی جالب از میان میهمانان عالی رتبه خود از احمدی نژاد خواست که در سمت چپ او بنشیند. این ملاطفت و رفتار دوستانه، در حالی بود که پادشاه عربستان از امیر قطر (دیگر دشمن بشار اسد) خواسته بود در سمت راست او بنشیند. این رفتار حاوی پیامی بود که عربستان در مسأله سوریه در این اجلاس ودر ظاهر جانب بی طرفی را گرفته است.
نتیجه:
پیام اجلاس مکه که جمهوری اسلامی متحد بشار اسد در آن حضور یافت، روشن و اضح بود. اکمل الدین احسان اوغلو دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی در این نشست گفت “سازمان کنفرانس اسلامی برای رژیم هایی که مردم خود را می کشند جایی ندارد.” در بیانیه اجلاس نیز آمده بود که “مسلمانان دیگر نمی توانند حکومتی را بپذیرند که مردم خود را قتل عام می کند.”
بدین ترتیب، اجلاس اضطراری مکه را بی درنگ به همان اندازه که باید به عنوان یک موفقیت چشم گیر دیگر برای ریاض به شمار آورد، باید شکست بزرگی برای دیپلماسی جمهوری اسلامی دانست که کوس انزوا و تنهایی خود را در حمایت از جنایات بشار اسد بر پرده آفتاب افکنده تا در مجمع عمومی در میان ۱۲ مخالف به قطعنامه محکومیت سوریه و در مکه تنها مخالف تعلیق عضویت سوریه باشد. علی اکبر صالحی وزیر خارجه، تعلیق عضویت سوریه را که ۵۵ کشور مسلمان به آن رأی دادند غیرعادلانه و غیر منصفانه! خوانده است.
اجلاس مکه نه تنها برای بشار اسد این پیام را داشت که وی اندک وجاهتی در میان ملل مسلمان ندارد که از آن بالاتر به جمهوری اسلامی نیز یادآور شد که وجاهتی در نزد سازمان کنفرانس اسلامی ندارد. با وجود این باید پرسید که چگونه رژیم تهران خود را “اسلامی” و علی خامنه ای خود را «ولی امر مسلمین جهان» می نامد؟
حسین علیزاده – ۲۰۱۲ /۸/۱۶