دسته‌بندی نشده

مذاکره ایران و آمریکا؛ ورود از روزنه‌ای کوچک یا دروازه‌ای بزرگ؟

از ۳ تا ۸ اردیبهشت (۲۳ تا ۲۸ آوریل)، محمد‌جواد ظریف سفری به نیویورک داشت که طی آن با حضور رسانه‌ای خود، سرفصل جدیدی در حل منازعات ایران و آمریکا گشود. پیش‌تر، مطلقا هیچ‌یک از مقامات جمهوری اسلامی به این پیشنهاد اشاره‌ای نکرده بودند. این ابتکار دیپلماتیک پیشنهاد تبادل آمریکایی‌های زندانی در ایران با ایرانی‌های زندانی در آمریکا بود.

ظریف در تمام مدت حضورش در آمریکا، از جمله در نشست آسیایی روز بین‌المللی چندجانبه‌گرایی، در گفت‌و‌گو با شبکه تلویزیونی فاکس نیوز (شبکه محبوب ترامپ)، شبکه خبری سی‌بی‌اس و همچنین رسانه‌های ایرانی، بر این پیشنهاد تاکید کرد. از آن‌جایی‌که آزادی هر زندانی در حوزه اختیارات قوه قضاییه (بخوانید رهبر) است، او مکرر یادآور شد که این اختیار به او «واگذار ‌شده است» تا در صورت تمایل آمریکا، شخصا وارد عمل شود. او حتی یادآور شد که این ابتکار را شش ماه پیش به طرف آمریکایی منتقل کرده ولی پاسخی دریافت نکرده است. ظریف با این گفته سعی داشت بفهماند موضوع «مذاکره محدود» با آمریکا از ماه‌ها قبل، حتی پیش از قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی، در سطوح عالی نظام (بخوانید رهبر) کلید خورده بود. او با ذکر این نکته، می‌خواست سربسته بگوید که تصمیم به مذاکره با آمریکا از نگرانی تهران از قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی ناشی نمی‌شود. اما چرا این پیشنهاد؟ و چرا در نیویورک؟

مذاکره از روزنه‌ای کوچک یا دروازه‌ای بزرگ؟

روشن است که دامنه اختلافات ایران و آمریکا پس از ۴ دهه، هر سال بیش از سال گذشته، به پرونده‌ای بسیار قطور تبدیل شده است. در هر دوره از ادوار ریاست جمهوری آمریکا، از کارتر گرفته تا ترامپ، چگونگی تعامل یا تقابل با ایران در دستور کار یکایک روسای جمهور آمریکا بوده است. در رویکردی سخت‌گیرانه‌تر، اینک دولت ترامپ با شروط دوازده‌گانه و وضع تحریم‌های عدیده و از همه مهم‌تر قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی، تهران را به این نتیجه رسانده است که نه تنها برنامه دولت ترامپ تغییر رژیم است، بلکه از آن بالاتر، چنان‌که ظریف هم در مصاحبه با فاکس نیوز متذکر شد، احتمال جنگ نیز منتفی نیست. با این توصیف، از نظر تهران، دو راه پیش روست: جنگ یا مذاکره.

در سپتامبر ۲۰۱۸، دونالد ترامپ پیش‌بینی کرده بود که جمهوری اسلامی ایران دیر یا زود سراغ او می‌آید و می‌گوید: «آیا می‌توانیم کاری (توافقی) انجام دهیم؟». او در ادامه گفت: «موضوع بسیار ساده است. تنها چیزی که من می‌خواهم این است که سلاح اتمی نداشته باشند. آیا این خواسته بزرگی است؟»

ولی واقعیت این است که برچیدن هر اندازه از برنامه هسته‌ای ایران که پس از برجام باقی مانده است تنها شرط آمریکا نیست. این فقط یک شرط از شروط دوازده‌گانه پمپئو است که به اقرار همگان، اگر تهران به آن تن دهد، یعنی پایان عمر انقلاب ایدئولوژیک ۵۷ فرا رسیده است. این یعنی مذاکره از «دروازه بزرگ»، مذاکره‌ای برای پرونده قطور چهل ساله منازعات و تن دادن «اسلام ناب محمدی» به مذاکره با «شیطان بزرگ» که «هیچ غلطی نمی‌تواند بکند».

اگر پیشنهاد ظریف را، که مسبوق به سابقه نبوده است، پیشنهادی برای گشودن باب مذاکره با آمریکا بدانیم‌ــ که قطعا چنین است‌ــ باید نتیجه گرفت:

۱. سیاست‌گذاری خامنه‌ای مبنی بر «جنگ نمی‌کنیم و مذاکره نمی‌کنیم» تغییر کرده و تهران راه مذاکره را پیش گرفته است. نباید از یاد برد که این راهبرد خامنه‌ای از اساس نادرست بود، چرا که در دنیای دیپلماسی مَثل معروفی است که می‌گوید «جنگ زمانی آغاز می‌شود که دیپلماسی پایان یافته باشد».

۲. اگر راهبرد واشنگتن مبتنی بر گشودن گفت‌و‌گو از دروازه بزرگ است، راهبرد تهران ورود به مذاکره از «روزنه‌ای کوچک» است، روزنه‌ای در حد تبادل چند زندانی.

۳. تردیدی نیست که ورود از روزنه‌ای کوچک تاکتیک تهران برای مذاکرات گسترده‌تر درباره رفع تحریم‌ها و خروج نام سپاه پاسداران از فهرست تروریسم است، اما نه چنان که ترامپ مایل است آن را به‌عنوان دستاورد سیاست خارجی‌اش در دوره نخست ریاست جمهوری‌اش برجسته کند.

۴. اگر سیگنال‌های مثبت از آمریکا مبنی بر قبول شرط تهران، یعنی مذاکره از روزنه‌ای کوچک برای مذاکرات گسترده‌تر در پسِ پرده، دریافت شود، این مذاکرات می‌تواند تا آغاز کار اجلاس آتی مجمع عمومی در سپتامبر امسال، که به احتمال قوی روحانی و ترامپ در آن شرکت خواهند کرد،‌ به شکلی از اشکال منتج به گفت‌و‌گوی مستقیم، حتی در حد محدود، تبدیل شود.

درباره محتمل بودن نتیجه چهارم دو نکته را نباید از یاد برد:

اول این‌که آمریکا به گفت‌و‌گوی مستقیم با ایران تمایل دارد. بنابر آنچه حسن روحانی خود اطلاع‌رسانی کرده است، طرف آمریکایی در آخرین سفر روحانی به نیویورک ۸ بار تقاضای مذاکره میان ترامپ و روحانی را مطرح ساخته بود. با این حساب، این تقاضا می‌تواند در سپتامبر امسال نیز از سوی آمریکا تکرار شود.

دوم این‌که تخت‌‌ روانچی به‌عنوان نماینده دائم ایران در سازمان ملل منصوب و در نیویورک مستقر شد. ظریف هم‌زمان با سفر اخیرش به نیویورک مجید تخت‌‌ روانچی، یکی از مذاکره‌کنندگان ارشد هسته‌ای در برجام، را به‌عنوان نماینده جدید ایران در سازمان ملل معرفی کرد و با خود به نیویورک برد. تخت‌ روانچی با اشرافی که بر زوایای مذاکرات برجام با دولت اوباما دارد، می‌تواند پیش‌قراول مذاکرات احتمالی با دولت ترامپ، اما از روزنه‌ای کوچک و به «بهانه» تبادل زندانیان باشد.

تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۹۸ / اینترنشنال

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن